واگرایی و همگرایی چیست؟
تعریف همگرا یعنی به سمت هم آمدن است. برای مثال خطوط در این نقطه همگرا میشوند. واگرا یعنی از هم دور شدن. وقتی یک جفت ارز همگرا میشود، به این معنی است که قیمت و مومنتوم همگام با هم هستند. قیمت نیز با سرعتی پایدار حرکت میکند. و زمانی که یک جفت ارز واگرا می شود، به این معنی است که قیمت و مومنتوم همگام با یکدیگر نیستند.
این عمل با سرعت ثابت / پایدار کمتری حرکت میکند و احتمال اصلاح یا معکوس کردن افزایش مییابد. تحلیل همگرایی – همگرایی قدرت یک جفت ارز در یک نقطه با یک نقطه دیگر در زمان را اندازهگیری میکند. سپس آن دو را با یکدیگر مقایسه میکند. سپس تحلیلگر میتواند قضاوت کند که آیا این جفت ارز، قدرت یا ضعف از خود نشان می دهد یا خیر؟
چرا مهم است؟
ابزار همگرایی و واگرایی یک روش بسیار قدرتمند است. فایده اصلی این تجزیه و تحلیل ناشی از این واقعیت است که تاخیری نیست. مشابه رفتار قیمتی، تحلیل همگرایی و واگرایی یک پشتیبانی بسیار مفید در پیشبینی رفتار قیمت آتی براساس ارزش های فعلی است. این نقطه مقابل این شاخصهای تاخیری است. لذا با این تعریف، آن ها همیشه بدنبال رفتار قیمت در توسعه خود هستند.
رفتار قیمت همیشه اطلاعات به روز می دهد. تعبیر قیمت یک هنر است و کار آسانی نیست. افزودن یک روش برای پشتیبانی از استراتژی فرد، و تحلیلی که ارزش پیش بینیکننده بیشتری دارد، میتواند بسیار مفید باشد.
واگرایی و همگرایی در یک نمودار چگونه به نظر می رسد؟
در هسته ی اصلی معامله گری واگرایی، یک قانون مهم و حیاتی وجود دارد. اگر قیمت سقف بالاتر بسازد، Oscillator نیز سقف بالاتر می سازد. اگر قیمت کف های پایین تر بسازد، Oscillator نیز کف های پایین تر می سازد. این جمله را می توانید چاپ کنید و بر بالای مانیتور کامپیوترتان قرار دهید. در مواردی که این اتفاق نمیافتد، چیزی« مشکوک» در حال رخ دادن است. تحلیلگر ممکن است به دنبال نشانه های بیشتری برای تعیین رفتار و تشخیص این جفت ارز باشد.
واگرایی- همگرایی تنها زمانی میتواند مورد ارزیابی قرار گیرد که قیمت نیز این شکل ها را به خود بگیرد:
- یک سقف بالاتر از سقف قبلی
- یک کف پایین تر از کف قبلی
- سقف دوقلو
- کف دوقلو
MACD و Awesome Oscillator بهترین اندیکاتورها برای اندازهگیری چنین حرکتی هستند. شاخصRSI، مقاومت نسبی، نیز یک روش دیگر است.
خود بنده استفاده از Awesome Oscillator را ترجیح میدهم. یک واگرایی مناسب تنها زمانی وجود دارد که نمودار هیستوگرام نشاندهنده بازگشت به خط صفر باشد. دو قله یا دره ی متوالی که در آن هیستوگرام ها به خط صفر برگشته اند، واگرایی مناسبی نیستند. اینها گاهی اوقات واگرایی بد نامیده میشوند. اغلب اگر یک معامله گر در چارچوب زمانی ۱ دقیقه زوم کند، واگرایی مناسب میتواند در آنجا قابلتوجه باشد.
چگونه از واگرایی-همگرایی معمولی استفاده کنیم؟
یک واگرایی معمولی به عنوان یک نشانه ممکن از یک توقف روند یا برگشت روند مورد استفاده قرار گیرد. یک واگرایی صعودی معمولی زمانی اتفاق میافتد که قیمت کف های پایین تر بسازد. اما Oscillator کف های بالاتری ایجاد میکند. معمولا، این اتفاق در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد. انتظار میرود که قیمت و مومنتوم در یک خط با هم حرکت کنند. اگر قیمت یک کف جدید بسازد، اما Oscillator موفق به ایجاد چنین کف جدیدی نشود، این احتمال وجود دارد که قیمت اصلاح یا معکوس شود.
نقطه مقابل برای واگرایی نزولی معمولی صحیح است. این اتفاق زمانی رخ میدهد که قیمت سقف های بالاتری بسازد، اما Oscillator سقف های پایین تری بسازد. این نوع واگرایی را می توان در یک روند صعودی یافت. زمانی که چنین واگرایی در قیمت رخ میدهد، به احتمال زیاد قیمت ها اصلاح یا معکوس میشوند.
واگرایی و همگرایی را می توان در رفتار چند گانه به کار برد:
- وقتی جفت ارز همگرا می شود، احتمال ادامه روند بالاست. احتمال معکوس شدن بسیار کم است (ای رهنمود تا حدی در چارچوب های زمانی پایین تر قابل اعتماد است)
- وقتی جفت ارز واگرا می شود، احتمال ادامه روند رو به کاهش است. این یعنی معکوس شدن روند ممکن است.
- زمانی که جفت ارز دارای واگرایی برابر یا سه برابر باشد، احتمال ادامه روند رو به کاهش است. برگشت گرایش یک احتمال مناسب است.
Oscillatorها به ما نشان میدهند که حرکت احتمالا در حال تغییر است. با اینکه قیمت قله و دره های جدید می سازد، شانس پایدار شدن مومنتوم و ادامه روند کاهش می یابد. واگرایی معمولی برای پیشبینی محتاطانه ی پایان یک روند مفید است. تنها در برخی موارد جفت ارز به طور کامل برای گرایش در جهت مخالف معکوس میشوند. میتوانیم کلمه احتیاط را در جمله قبلی تاکید کنیم. این یک عنصر معاملاتی پیچیده برای حرفه ای ها است. همیشه اضافه کردن روشهای دیگری برای تایید یک روند به طور بالقوه مفید است.
روش های دیگر تایید واگرایی
یک روش تجزیه و تحلیل واگرایی از یک دیدگاه متفاوت با استفاده از خطوط روند و کانال های روند است. هنگامی که واگرایی در بازار رخ میدهد، خطوط روند منفرد میتواند زمانی مشخص شود که یک روند به پایان برسد. این ممکن است نشانه پایان یک روند باشد. انتظار برای این شکست میتواند یک راه واگرایی معاملاتی باشد. همچنین خطوط منحنی مشابهی نیز میتوانند در شاخص های مومنتوم خود (برای مثال استفاده از نقاط یکسان در زمان همانند رفتار قیمتی). خطوط مومتنوم در شناسایی و مشاهده معکوس و تجزیه و تحلیل گرایش مفید خواهند بود.
نکته مهم دیگر، مدیریت انتظارات نسبت به واگرایی است. تفاوت قابلتوجهی بین اندازه پیپ یک بازگشت و اصلاح وجود دارد. مراقب باشید و درباره هر دو در برنامه ی معاملاتی خود حساب شده و دقیق باشید. یک راه برای تشخیص بین این دو، نگاه کردن به چارچوب زمانی است. اگر یک معامله گر در حال مشاهده واگرایی در نمودار ۱۵ دقیقه یا ۱ ساعته باشد، این واگرایی به احتمال زیاد یک وقفه ایجاد خواهد کرد یا به یک روند گسترده تر ادامه خواهد داد.
اگر یک چارچوب زمانی بالاتر دارای واگرایی باشد، احتمال برگشت گرایش بیشتر است. در واقع هرچه چارچوب زمانی بالاتر باشد، همان طور که میتوانید در این مثال از EURUSD ببینید، قدرتمندتر است. همچنین، احتمال برگشت روند در صورتی افزایش مییابد که واگرایی دو یا حتی سه برابر تشخیص داده شود. در اصطلاح امواج الیوت، این موضوع با واگرایی بین موج ۳ و ۵ از موج بزرگتر ۳ توضیح داده میشود. و سپس واگرایی بین موج بزرگتر ۳ و ۵.
یک معامله گر همچنین میتواند خطر معامله بر اساس واگرایی را با تنها زمانی که در چارچوب های زمانی چندگانه رخ میدهد، کاهش دهد. احتمال افزایش بازگشت زمانی افزایش مییابد که چارچوبهای زمانی بیشتری حرکات متفاوت بین قیمت و مومنتوم را نشان دهند.
چگونه از واگرایی پنهان استفاده کنیم؟
در حالی که واگرایی معمولی برای پیشبینی دقیق پایان یک روند مفید است، واگرایی پنهانی میتواند نشانه خوبی از تداوم روند باشد.
واگرایی صعودی پنهان زمانی رخ میدهد که قیمت کف های بالاتر می سازد. اما Oscillator کف های پایین تر را نشان میدهد. در یک روند صعودی واگرایی پنهانی، زمانی اتفاق میافتد که قیمت کف های بالاتر می سازد، اما Oscillator کف های پایین تر بسازد.
واگرایی نزولی پنهان زمانی رخ میدهد که قیمت سقف های پایین تر می سازد. اما Oscillator سقف های بالاتر ایجاد میکند. در یک روند نزولی، واگرایی پنهان زمانی اتفاق میافتد که قیمت سقف های پایین تر می سازد، اما Oscillator سقف های بالاتر می سازد.
آخرین مورد
لطفا در هنگام اجرای این روش در استراتژی های خود مراقب باشید. اطمینان حاصل کنید که تست مناسب را انجام داده اید و ابزارها و چارچوب های زمانی را برای تایید خوانش واگرایی و همگرایی استفاده میکنید.
خوشحال خواهیم شد نظرات ارزشمند خود را در پایین این مقاله برای ما ارسال فرمایید.
امتیاز بینندگان:۱ ستاره
عالی بود مرسی